مسعود فراستی: آماده باشیم این جانوران شیطنت نکنند | در شرایط صلح مسلح به سر میبریم!
همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: مسعود فراستی در یازدهمین قسمت از برنامه کات به همراه سعید مروتی، روزنامهنگار و منتقد سینما درباره حال و هوای جنگ، آتشبس، جنگ تحمیلی ۸ ساله و جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و به طور جسته و گریخته درباره فیلمهای جنگی ایرانی و خارجی سخن گفتند. فراستی در این برنامه گفت: «در حال حاضر ما در شرایط صلح به سر میبریم. منظورم صلح شکننده و مسلح است. هر آن دوباره این جانواران یعنی اسرائیل و اربابش ممکن است شیطنتی کنند و ما باید آماده باشیم. به نظرم حاکمیت این مهم را میداند و قرارداد ما با چین هم مبین همین امر است. امیدوارم این ارتباط وسیعتر شود.
مردم گُل کاشتند
ابتدای امر میخواهم درباره جنگ ۱۲ روزه و همدلی مردم صحبت کنم. به گمانم مهمترین دستاور این جنگ دوازده روزه همدلی، همبستگی و وحدت و وفاق مردم بوده و هست. این ابداً شعار نیست و احتیاجی هم نیست که من در این برنامه به آن اشاره کنم. مخاطبان این برنامه و همه ایرانیان هر جا که بودند، میدیدند و میدانند من چه میگویم. به طور مستقل از نیروی مسلح، مردم وظایفشان را انجام دادند و خوب هم انجام دادند تا به روز دهم، یازدهم و سپس به آتشبس رسیدیم.
مردم دستگیری میکردند | راننده تاکسی و پیک موتوری هم از خودش میگذشت
اگر بخواهم به زبان عامیانه بگویم، مردم گُل کاشتند. من جنگ تحمیلی اول را هم دیده بودم اما همدلی در این حد وسیع، یادم نمیآید. همدلی به این حد بود که همه دستگیری میکردند. از یک راننده تاکسی گرفته تا یک پیک موتوری. رانندگان و پیکهای موتوری در اقصی نقاط ایران معمولاً میگفتند هر جا که بخواهید شما را میبریم و هر کار که بخواهید برایتان انجام میدهم. تا اقشار مختلف مردم که دیدیم از مجانی شدن سلسلهای از خوابگاهها در بسیاری شهرها گرفته و غیره و غیره. چون جماعت زیادی به شمال کشور رفتند. این موضوع به در انواع اقتضاهای کوچک و بزرگ تسری یافت.
نمیخواهم از خودمان تعریف کنم اما…
واقعاً حتی برای نسل من که هم قدری سابقه این جنگ و جنگ تحمیلی را دارد در آن ۱۰، ۱۲ روز ما بهترین مردم دنیا بودیم. به هیچ وجه نمیخواهم از خودمان و مردممان تعریف کنم بلکه حقیقت را بازمیگویم. مردمی داشتیم که باور نکردنیاند. برای حفظ این روحیه که اوبژکتیو هم هست یعنی در عمل میدیدیم، چه باید کرد؟ آیا فقط وظیفه حاکمیت است که این را قدر بداند که میداند یا وظیفه تکتک ماست؟ به گمانم همدلی، غمخواری با مردم و همدردی با کسانی که عزیزانی از دست دادهاند، شوهران، کودکان یا زنانشان را… نخستین قدم را در این راستان باید برداریم و برداشتهایم. اینکه آنها احساس نکنند که تنها شدهاند. جنگی بود و فعلاً پایان یافته و آنچه گذشت را دیدیم. این مردم از عمق جان باید بدانند که تنها نیستند. همه مردم که متحد بودند، اکنون غمخوار آنها هستند.
میدان را خالی نکردند!
این همدلی را باید درونی کرد. از بیرون به داخل دعوتش کرد و آن را به یک شیوه زندگی و اخلاق پرانعکاس تبدیل کرد. به نظرم این بزرگترین دستاورد این جنگ ۱۲ روزه است: همدلی مردم. من و همه دست اندرکاران کات به همه کسانی که عزیزانی را از دست دادهاند تسلیت میگوییم. با همه این مردم عزیز و شریف که مفهوم وطن را درمییابند، غمخواری و همدردی میکنم. مردمی که مفهوم ملت را دریافتهاند. ملتی که با همه این فراز و فرودها میدان را خالی نکردند. من به این مردم درود میفرستم.
میخواهیم در این بخش با سعید مروتی عزیز درباره جنگ در سینمای ایران و جهان در کنار شما باشیم و با شما به طور خلاصه، قدری درباره این فیلمهای مهم صحبت کنیم.»
تفاوت جنگ تحمیلی اول و دوم
سعید مروتی هم در این این راستا و پیرو صحبتهای مسعود فراستی گفت: «میخواهم اشاره کنم که جنگ ۸ ساله ایران و عراق غیر از حمله به فرودگاه مهرآباد که شروعش بود، در بیشتر زمان جنگ، در تهران خبری نبود. این جنگ ۱۲ روزه اما با تهران و شهرهای بزرگ شروع شد. هر روز تهران موشکباران میشد. ما در جنگ ۸ ساله در زمستان ۱۳۶۶ تهران را دیدیم که به طور جدی موشکباران شد و پایتخت جنگ را لمس کرد. قبل از آن بیشتر خوزستان و استان کردستان و استانهای مرزی درگیر جنگ بودند و بقیه مردم زندگیشان را میکردند. دیگران جنگ را چندان ملموس ندیدند گرچه در آن ۸ سال همراهی میکردند.
مفهوم کلان «ایران» در جنگ ۱۲ روزه
چه از آن نیروهای داوطلبی که از نقاط مختلف به جبهه میرفتند و چه پشت جبهه. اما خود جنگ به آن مفهوم ویرانگرش که فاجعه بیافریند، در ماههای آخر، در تهران تجربه شد. سکانس افتتاحیه با تهران بود. من آن زمان را یادم است که میگها آمدند و مهرآباد را زدند. با وجود اینکه سن کمی داشتم آن زمان که با ارتفاع پایین بمبهایش را میریخت، میدیدم. آن زمان هم غافلگیر کننده بود. درست مانند همین جنگ ۱۲ روزه. همانطور که گفتید مردم در این مدت همدل بودند و البته هنرمندان هم همراهی کردند. جای درستی که ایستادیم، در مفهوم کلانتری به نام «ایران» قرار گرفتیم.
هنرمند لوسآنجلسی همدردی کرد | منتقدان سیاسی هم فریاد دفاع از وطن برآوردند
همین موضوع باعث شد که خیلیها زیر این پرچم جمع شوند. باید اشاره کنیم به هنرمندان. حتی هنرمند لوسآنجلسی هم پیام داد و همدردی کرد. از آنها گرفته تا طیفهای حتی سیاسی که اعتراضهای جدی دارند در دفاع از وطن فریاد برآوردند. میخواهم از علیرضا رجایی به عنوان کسی که پیامش تأثیرگذار بود و همه چیز را دید سخن بگویم. آن ویدئویی که ضبط کرد بسیار تأثیر داشت و به گمانم وقتی پای وطن و موجودیت ایران وسط است ما همه اختلافات را کنار میگذاریم.»
فراستی: سروش هم جبهه گرفت
فراستی گفت: «حال که تو به رجایی اشاره کردی من باید به عبدالکریم سروش هم اشاره کنم. دکتر سروش هم ویدئوی کوتاه خیلی خوبی منتشر کرد.» سعید مروتی اضافه کرد: «شاید ما از خیلیها انتظار نداشتیم. کسانی که در داخل کشورند و همسو با حکومت بدیهی است که چنین جهتگیریهایی کنند اما شاید ما انتظار نداشتیم ایرانیهایی که طی این سالها منتقد بودند و نقدهای جدی داشتند و به نظر میرسید که مرزهای محکمی دارند، همه چیز را کنار گذاشتند و پای وطن ایستادند. این به خودی خود یک دستاورد بود و شاید مقدمهای بشود برای یک وحدت همه جانبه که همه ایرانیها با همه گرایشها و سلیقهها کنار هم باشند. ما همه ایرانی هستیم و مفهومی به نام وطن ما را گرد هم جمع میکند. در مقابل تهاجم ناجوانمردانه دشمن همگی میایستیم، آن هم با هر سلیقه و عقیدهای.»
مسعود فراستی هم در همین راستا افزود: «در این شرایط زیر پرچم وطن باید برای دفاع از این آب و خاک آماده باشیم و آب و خاک مفهوم کلان و ارزشمند و بزرگی است. تم وطن تم اصلی جنگ ماست.»
برای جنگ ۱۲ روزه فیلم سفارشی نسازیم!
مسعود مروتی هم توضیح داد: «در اخبار و واکنش هنرمندان هم مطالبی را شنیدم که مثلاً سازمان سینمایی میگوید که میخواهیم فیلم تولید کنیم و به جشنواره هم برسانیم. امیدوارم اگر قرار است ثبت سینمایی شود اتفاق خوبی بیفتد و امیدوارم فیلمهای سفارشی مزخرف ساخته نشود.»
فراستی ادامه داد: «امیدوارم سلسلهای کار مستند درخشان هم از دل این جنگ ۱۲ روزه بیرون بیاید. چون واقعاً مستند میتواند خیلی موثر باشد. بخشی از کار من این است که درباره مستندهای جنگی هم فعالیت کنیم. این هم با کمک تو و دوستان دیگر، راجعبه مستندهای جنگی در جهان و ایران.»
«موقعیت مهدی» مورد علاقه شماست!
سعید مروتی توضیح داد: «مستندهایی داریم که مشخصاً درباره بمباران شهرهاست. که متعلق به جنگ جهانی دوم است و میتوان آنها را دوباره دید و از آنها آموخت. امیدوارم این کارها شتابزده انجام نشود. حتی درباره فیلمهای جنگی خودمان. عملاً بهترین فیلمهای جنگی ما پس از پایان جنگ ساخته شدهاند. در دوران ۸ ساله دفاع مقدس، فیلمهای ما به گونهای دیگراند. فیلم «دیدهبان» و «مهاجر» اواخر جنگ و پس از پذیرش قطعنامه ساخته شده. شاید نخستین پهبادی که ما در جنگ دیدیم در مهاجر بوده. این روزها خیلی صحبت ریز پرنده و پهباد و این جور وسایل جنگی میشود که در مهاجر میبینیم. اتفاقی هم که در مهاجر رخ میدهد، مهاجر جسم بیجان میشود. این فیلم محبوب شماست. یکی دیگر از فیلمهای مورد علاقه شما، جناب فراستی، طی سالهای اخیر «موقعیت مهدی» است.»
بنیانکن، بینظیر و ملی است!
مسعود فراستی گفت: «موقعیت مهدی زمانی ساخته شد که محصول انباشت یک دریغ بزرگ ملی است. موقعیت مهدی به نظرم بینظیر است. الآن که نگاه میکنم میبینم که مهاجر و دیدهبان را دوست دارم اما معتقدم که بهترین فیلم سینمایی ما «موقعیت مهدی» است و بنیانکن و بینظیر و همچنین ملی. این که میگویم ملی نه فقط ملی از حیث محتوا بلکه فرم را هم میگویم. آن هم با آن زبان شیرین ترکی که خیلی میچسبد و متأسفانه با وجود اینکه ترکی بلد نیستم در فیلم جاری است.»
سعید مروتی گفت: «فیلمی فوقالعاده است.» فراستی گفت: «ترکیاش هم زیاد است. اما اذیتمان هم نکرد برای کسانی که بلد نبودند. از زبان بگیر تا نشستن آدمها روی زمین تا آن میزان سن تا خیلی چیزهای دیگر ملی است.»
ماهیتی خشن دارد…
مروتی ادامه داد: «فیلم ماهیتی خشن دارد اما با یک زبان شاعرانه سراغش رفته.» فراستی هم یادآور شد: «و مرگش هم چقدر عجیب و غریب است. چه حمید و چه مهدی باکری عزیز. و چه جملهای زیر آب در حال غرق شدن با یک حرکت آهسته زیر آب میگوید. جمله همسرش یادش میآید که کی میشود که تو با لباس خیس به خانه نیایی. این جمله آخرین جملههایی است که به خاطرش میآید.»
در جبهه غرب خبری نیست؟
مسعود فراستی از فیلم دیگری به نام «هور در آتش» یاد کرد که از بهترینهای سینمای جنگ است و سعید مروتی گفت: «این فیلم هم یکی از بهترین فیلمهای حمیدنژاد است.» فراستی گفت: «اما درباره فیلمهای خارجی، باید گفت که مهمترینش «در جبهه غرب خبری نیست» است. من اخیراً فیلم را دیدم و به نظرم فوقالعاده است. فیلمی است که از حسی ناسیونالیسیتی که به تهییج جوانها برای ورود به جنگ، وارد این عرصه میشود. وارد جنگ شده و چیزی میسازد درباره تلفات عظیم جنگ در بعد انسانی. رفاقتی در جنگ در میآورد که هولناک است. رابطه بین پل و کات. او را که درشت هیکل است روی دوشش میاندازد و بعد معلوم میشود که جسد را آورده. چه دلتنگیای وقتی به مرخصی میرود. این از آن تمهایی است که در سینمای آن طرف آب اهمیت فوقالعادهای دارد.»
رم، شهر بیدفاع…
مروتی در همین باره یادآور شد: «فیلم نخستین فیلم مهم ضد جنگ است. ما عادت کردهایم چون اغلب فیلمهای جنگی و ضد جنگ را متفقین ساختهاند آلمانیها منفی ببینیم. در این فیلم، از بسیاری مرزبندیها عبور میکنیم. بخشی از درخشش فیلم به دلیل پشتوانه ادبیاش است چون رمان هم رمان مهم و ضد جنگ آن سالهاست که در آن سالها سوزانده شد. این کتاب ترجمه شده و حتی در فضای مجازی میتوان آن را دانلود کرد.»
مسعود فراستی در پایان همچنین به عنوان یکی از بهترین فیلمهای جنگی خارجی از «رم شهر بی دفاع» ساخته روبرتو روسلینی یاد کرد که ویژگی های برجستهاش باعث درخشش آن شده است.
یازدهمین برنامه کات با محوریت جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل چند روز پس از آتشبس از استودیو همشهری از تلویزیون اینترنتی همشهری پخش شد.