مسعودفراستی: به از «یادرفته» آب بسته شده، فرهاد اصلانی دیگر اصلا بازیگر نیست، علی عسگری: «اتاقک گلی» در سینماها سانس ندارد
به گزارش همشهری آنلاین، روز جمعه در برنامه کات با اجرای مسعود فراستی، فیلم «اتاقک گلی» علی عسگری مورد بررسی قرار گرفت و با کارگردان این فیلم گفتوگو شد. در بخش دیگر برنامه هم برزو نیک نژاد که این روزها سریال از یاد رفته را از شبکه نمایش خانگی در حال پخش دارد، حاضر شد و در باره این سریال صحبت کرد و مسعود فراستی هم نقدهای خودش را به این سریال مطرح کرد. آنچه میخوانید خلاصه ای از صحبتهایی است که در باره اتاقک گلی و از یادرفته در کات به میان آمد:
اتاقک گلی، یک عاشقانه میان جنگ
اتاقک گلی ساخته محمد عسگری است و به عملیات مرصاد میپردازد. فیلم سال ۱۴۰۲ در جشنواره چهلودوم نمایش داده شد و بعد از آن دیگر اکرانی نداشته است. فیلم در حوزه جنگ است و داستان گروهی از رزمندگان را روایت میکند که برای حفاظت از ساکنان روستای شیان عازم این منطقه میشوند و در حین ماجرا راننده کامیون عاشق دختری میشود و این اتفاق اصل ماجرای قصه فیلم را تشکیل میدهد. تورج الوند، آناهیتا افشار، تینو صالحی، فریدون حامدی، هادی شیخالاسلامی، سعید دشتی و سعید زارعی بازیگران اتاقک گلی هستند.
علی عسگری: من برای ساخت این فیلم ۱۸۰ ساعت گفت وگوی با رزمندگانی داشتم که در همان عملیات مرصاد حضور داشتند. تهیه کننده فیلم هم جزو همین دسته رزمندگان بوده است. این گفتوگوهای تصویری به من کمک زیادی کرد. تکتک آنها را دیدم و از آنها استفاده کردم.
- اعتقادم بر این بود یک واژه کردی که از دهان یک زن یا مرد کرد بیرون میآید باورپذیری فیلمنامه را افزایش میدهد. بنابراین اصرار داشتم که حتما لوکیشن را به کردستان ببریم. چون میدانستم در تهران و با هنروران تهرانی به نتیجهای که میخواهم نمیرسم. بعد از انتخاب لوکیشن در جوانرود ساعتهای مدید با عشایر و روستاییان گفت وگو میکردم تا ظرایف زندگی آنها را پیدا کنم.
- یک جایی به عنوان فیلمنامه نویس و کارگردان مجموعهای از ایده داری، سینما را هم میشناسی. یک جایی هم سفارش دهنده ایده میدهد. این جایی است که یا باید بگویید نمیسازید یا تا جایی که میتوانید ایدهها را به هم نزدیک کنید. سفارشدهنده میگوید من این هزینه را دادهام تا عملیات مرصاد را نمایش دهم که درست هم میگوید و من کارگردان هم میگویم ما داریم سینما کار میکنیم و قرار نیست گزارش مستندگونه یا بازسازی کامل صحنه جنگ داشته باشم. چالش بزرگ ما در این فیلم همین بود.
- این فیلم سه سال در کشوی بایگانی بود. تعریف توقیف شامل اتاقک گلی نمیشود. اما عملا انگار عملا توقیف بود. دعوای بچه گانهای بین سرمایه گذاران و تهیه کننده وجود داشت که پایان ناپذیر به نظر میرسید. اختلاف مالی در میان بود که میشد در ۳ ماه حل شود، اما ۳ سال طول کشید. در این موارد یا باید تهیه کننده را بازخواست کرد و پول را گرفت یا باید فیلم را اکران کرد. فیلم کاندید ۱۱ جایزه شده و ۳ جایزه هم دریافت کرده است. چرا همان موقع اکران نشد؟ این یک بخش ماجراست. قتی هم به صلح میرسند سریع میخواهند فیلم را اکران کنند. مسئله ای که به نظرم خیلی مهم است این است که در سینمای ما فقط تولید اهمیت دارد. اما در بخش پخش بدون هیچ برنامه ای پیش میروند. دلیلش هم این است که از جیب خودشان هزینه نمیدهند.
- الان فیلمی هست که ۲۰۰ سئانس اکران دارد، ولی فیلم ما ۱۶ ساعت هم ندارد. همه ساعتهای نمایش هم قبل از ۲ و ۳ بعد از ظهر است.
از یاد رفته
از یادرفته جدیدترین ساخته برزو نیک نژاد برای شبکه نمایش خانگی پس از سریال مرداب است. این سریال با بازی حسین محجوب، فرهاد اصلانی، آزیتا حاجیان، فریبا کوثری، حمیدرضا آذرنگ، سینا مهراد و پردیس احمدیه داستان پسری است که پس از سالها متوجه رازهایی در باره گذشته خانواده اش میشود. سریال در طول ۵ قسمتی که از آن منتشر شده نتوانسته نظر مخاطبان و منتقدان را جلب کند:
برزو نیک نژاد: من کارگردانی را با سینما شروع کردم. بعد از اولین فیلم با این که بچه تلویزیون بودم، فکر میکردم چرا باید سریال بسازم؟ بعد از اولین فیلمم «ناخواسته» بی پول شدم. در صورتی که دستیار کارگردان و برنامهریز گرانی بودم. ولی وقتی وارد کارگردانی شدم، از جیبم گذاشتم. اولین سریالی که ساختم دردسرهای عظیم بود که خیابان را خلوت میکرد. حس کردم با سریالسازی حال خوبی دارم. باعث میشد به خانه مردم بروم. این با سینما خیلی فرق دارد. از این که وقتی در خیابان دوربین میگذاشتیم، مردم تجمع میکردند لذت میبردم. حس کردم میتوانم با سریال هم با مردم ارتباط برقرار کنم.
- برای یک سریال ۱۸ قسمتی خیلی زود است که در ۵ قسمت اول در مورد فیلمنامه حرف بزنیم و آن را نقد کنیم. من یک قصه شاهزاده و گدایی نوشته ام، اما چیز جدیدی به آن اضافه کرده ام.
- به نظر من بازیهای این کار کاملا باورپذیر شده اند. در مرداب نیمی از بازیگران را نتوانستم باورپذیر کنم. در این کار ۴ نسل بازیگر حضور دارد. از حسین محجوب، آزیتا حاجیان، فرهاد اصلانی و بعد سینا مهراد و پردیس احمدیه. بنابراین هرکدام جنس بازی خودشان را دارند.
- – من بین مردم زندگی میکنم. بنابراین این شخصیتها را میشناسم. وقتی وارد بازار کفش پامنار میشوید میتوانید نمونه همین شخصیتی را که آزیتا حاجیان در از یادرفته بازی میکند، ببینید.
مسعود فراستی
- به این سریال آب بسته شده است. نه بازی در کار است و نه تیپ و شخصیتی. نماهای بدی دارد که مال کار برزو نیک نژاد نیست. شخصیتها کاملا مقوایی اند با یک سری اکتهای معین.
- شخصیت آرش که حمیدرضا آذرنگ آن را بازی میکند، کاملا کلیشه ای است. اگر میخواهید نشان دهید شخصیتی قمارباز است، لازم نیست مدام او را پای میز قمار نشان دهید. از یاد رفته پر از این کلیشههای نخ نماست. یعنی من ردپای نیک نژاد را نه در حرکت دوربین، نه در ایست دوربین و نه در اندازه قابها نمیبینم. من اصلا آماده این نبودم که این دوربین بی شخصیت و این بازیهای بسیار بد و کلیشه ای را ببینم.
- مردم این دست سریالها را میبینند برای این که چیز دیگری جلوی دستشان نیست. چیز زیادی برای انتخاب ندارند.
- فرهاد اصلانی تا شش یا هفت سال پیش اصلا برایم یکی از سه یا چهار بازیگر خوب سینما و تلویزیون بود. اما دیگر فکر میکنم اصلا بازیگر نیست. حتی حسین محجوب هم در این سریال بد است.