حاجی احرام دگر بند…
همشهریآنلاین – سیدسروش طباطباییپور: تنها رواقی که کسی امکان حضور نداشت، رواق روضه منوره بود، جایی که کانون توجه زائران بود و مدتی بهخاطر اجرای تعویض ضریح مبارک، آنجا را بسته بودند. شنیده بودم که استاد فرشچیان، طراح ضریح جدید امام رضا(ع) هم در مشهد حضور دارد و در حال نظارت بر اجرای طرح بود. آرزو داشتم حتی شده از دور، استاد را ببینم. بهخصوص که به تازگی به تماشای نگارگریهایش در موزه آستان قدس رضوی رفته بودم و از دیدن آنها هوش از سرم رفته بود؛ تابلوی معراج، ضامن آهو، پنجمین روز آفرینش و تکاندهندهترین اثر، تابلوی نگارگری عصر عاشورا!
بیشتر بخوانید:
آرشها و رویشها
دوست داشتم حتی شده برای لحظاتی، با کسی مانوس شوم که چنین دستانی هنرمند و روحی بزرگ دارد و توانسته است چنین آثار ارزشمندی خلق کند. گاهی از لابهلای موانع، خدام و کارگران را میدیدم که مشغول کار بودند تا هرچه زودتر حرم سامان بگیرد و ضریح نصب شود؛ اما از استاد خبری نبود که نبود.
بعد از ۳روز مهمانی امام غریبنواز، شاد از زیارت گنبد و بارگاهش و زائران شبستانها و رواقهایش و غمگین از ندیدن فرشچیان مهربان، راهی فرودگاه شدم. سالن انتظار شلوغ بود و همه منتظر بودند تا شماره پروازشان را از بلندگوی سالن بشنوند و به طرف راهرو خروج بروند، اما از شماره پرواز من خبری نبود. برای چند لحظه روی یکی از صندلیهای سالن انتظار نشستم تا نفسی تازه کنم که یکهو نفسم بند آمد! استاد کنارم نشسته بود و میخندید. خنده قشنگش را هیچگاه فراموش نمیکنم. حسابی هول شده بودم و سؤالی کودکانه از او پرسیدم: «استاد؛ بهخاطر طراحی حرم، پولی هم گرفتید؟» استاد باز هم خنده قشنگی کرد و سری تکان داد و مصرعی خواند که بعدها آن را در یک برنامه تلویزیونی هم از زبان استاد شنیدم: «حاجی احرام دگر بند و ببین یار کجاست!»
روحت شاد استاد قشنگم!