اخبار جهان > روسیه‌ و قفقاز

ترکیه، اسرائیل و انگلیس در حال ساخت ائتلافی پنهان‌ هستند؛ نقشه جدید برای منطقه؟



به گزارش همشهری‌آنلاین، فرهیختگان نوشت: احمد الشرع ملقب به ابومحمد الجولانی، رهبر گروه تروریستی هیئت تحریرالشام و حاکم سوریه روز گذشته (شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴، ۱۲ جولای ۲۰۲۵) در باکو پایتخت آذربایجان با الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور مادام‌العمر این کشور دیدار کرد. این دیدار بر اساس دعوت طرف آذربایجانی و برای مذاکره بر سر ارائه کمک‌های گازی به دمشق صورت‌گرفته است. این سفر اما علاوه بر مفاد اعلام شده، احتمالاً دارای بخش‌های اعلام نشده مهمی است. مقامات حکومت جولانی در ماه‌های اخیر دیدارها و گفت‌وگوهای زیادی در قالب‌های مختلف برای عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونی داشته‌اند و آذربایجان در کنار امارات، بیشترین فعالیت‌ها را دراین‌خصوص انجام داده است.

نکات
دیدار حاکمان سوریه و آذربایجان حاوی نکاتی است که درک بخشی از آن‌ها نیازمند درک زوایای خاصی است. در این بخش تلاش شده این موارد موردبررسی قرار گیرند.

۱- توازن‌بخشی بین جبهه عربی و جبهه ترکیه
در مجموعه دوستان جولانی که شامل ترکیه و دولت‌های حاشیه جنوبی خلیج‌فارس می‌شود، از سمت جبهه ترکیه، آذربایجان و از سمت جبهه دولت‌های حاشیه جنوبی خلیج‌فارس، امارات به رژیم صهیونی نزدیک‌تر بوده و روابط گسترده‌تری دارند. روابط این دو کشور با رژیم صهیونی نسبت به دیگران ابعاد نظامی، امنیتی و اقتصادی بیشتری دارد. جولانی از یک‌سو خواهان استفاده میانجی‌گران برای عادی‌سازی رابطه با رژیم صهیونی است و از طرف دیگر احتمالاً درصدد توازن‌بخشی میان جناح‌های مختلف برآمده است؛ اگر از طرف دولت‌های عربی امارات فعالیت می‌کند، از سمت ترکیه نیز آذربایجان پیشنهاد شده است.

۲- آذربایجان یار کوچک‌تر در سیاست خارجی
با شکست برنامه‌های ترکیه در غرب آسیا در اواخر دهه ۲۰۲۰ که حاصل آن پایداری نظام سوریه، سقوط محمد مرسی در مصر و تکه‌تکه‌شدن لیبی بود، این کشور به سمت آذربایجان گرایش بیشتری یافت. این اتفاق دلایلی داشت؛ اول آنکه برخلاف احزاب سیاسی و گروه‌های شبه‌نظامی، آذربایجان یک دولت و یک کشور بود که از مزایای خاصی از جمله امکان تحرک دیپلماتیک برخوردار بود. دومین مورد به استقلال مالی‌اش مرتبط می‌شد. رابطه و اتحاد با آذربایجان نه‌تنها نیازی به ارائه کمک مالی نداشت، بلکه سودآور بود. سومین مسئله به ثبات آن برمی‌گشت که از دهه ۱۹۹۰ میلادی پایداری‌اش را نشان داده بود. آذربایجان آرزوهای برآورده نشده اردوغان در غرب آسیا را برآورده می‌کرد که شامل ترانزیت انرژی و کالا می‌شد. بر همین اساس آذربایجان به یک ستون در سیاست خارجی آنکارا تبدیل شد که حضورش در همکاری‌های ترکیه- پاکستان و تبدیل آن از همکاری‌های دوجانبه به سه‌جانبه، وقوع جنگ ۲۰۲۰ قفقاز و تلاش برای اشغال جنوب ارمنستان نمودهای آن بودند. ترکیه در هر بازی و ائتلافی آذربایجان را به‌عنوان یار کوچک‌تر همراه خود دارد. پرونده سوریه نیز از این مسئله مستثنی نیست؛ چه اینکه اولین نشانه‌های پیوند مسئله آذربایجان با سوریه از جنگ ۲۰۲۰ و انتقال برخی از عناصر تکفیری از این کشور به قره‌باغ آشکار شد.

۳- مقبولیت آذربایجان در چشم رژیم صهیونی
کشورهای بزرگ منطقه به دلیل ابعاد قدرت و اصطکاک ناگزیر منافع با دیگر بازیگران از جمله رژیم صهیونی، چندان مطلوب تل‌آویو نیستند. ایران، ترکیه و عربستان سعودی سیاست‌های متفاوتی در برابر رژیم صهیونی دارند، اما حتی نرم‌ترین نگاه نیز با این موجودیت دچار چالش است. رژیم صهیونی به‌طورجدی با برنامه فروش اف-۳۵ به ترکیه و برنامه هسته‌ای عربستان مخالف است. در جهان اسلام و منطقه اما هیچ کشوری برای صهیونیست‌ها مانند آذربایجان نیست. قدرت‌های‌ منطقه مانند ایران، ترکیه، عربستان و مصر با رژیم صهیونی اصطکاک دارند. دیگر دولت‌های کوچک در منطقه نیز تحت‌تأثیر یک یا چند قدرت منطقه‌ای هستند و جدای از آن‌ها قادر به فعالیت نیستند. دسته دیگری از کشورها دارای استقلال کافی بوده اما جریانات سیاسی داخلی و فشار افکار عمومی مانع از همکاری آن‌ها با رژیم صهیونی می‌شود. آذربایجان اما جزء هیچ‌کدام نیست؛ نه قدرت بزرگی است که دچار برخورد منافع با رژیم صهیونی شود، نه زیر لوای یکی از قدرت‌های منطقه است و نه خفقان حکومت مجالی برای اثرگذاری افکار عمومی داده است. از سوی دیگر هم‌مرز، هم‌نژاد و هم‌مذهب بودن چنین دیکتاتوری‌ای با ایران، یک مزیت برای رژیم صهیونی آفریده تا بتواند با تقویت این حکومت، برای تهران دردسرسازی کند. بهره‌گیری از خاک و ظرفیت‌های آذربایجان برای جاسوسی و ترور در ایران و همچنین وجود برخی گزارش‌ها درباره عبور پهپاد و ریزپرنده از مرز آذربایجان به داخل ایران بخشی از این همکاری‌ها هستند. آذربایجان از یک‌سو مقبول‌ترین دولت جهان اسلام و منطقه برای رژیم صهیونی است و از سوی دیگر صهیونیست‌ها به دلیل ابعاد دیگر مطلوبیتش، یعنی نقش‌آفرینی در مقابله با ایران، درصدد تقویت جایگاه آن در منطقه برآمده‌اند. رژیم صهیونی بر این ‌اساس خود را به یک کارت بزرگ برای بازی آذربایجان در سیاست خارجی‌اش تبدیل کرده است. این پدیده به میزانی قابل‌توجه است که در پی تضاد منافع ترکیه و رژیم صهیونی در سوریه پس از سقوط اسد، آذربایجان میانجیگری میان آن‌ها را برعهده داشت. این قضیه حکایت از آن دارد که تل‌آویو در این باره ارتقای جایگاه و بازیگری آذربایجان در ترکیه را مدنظر داشته است.

۴- سکویی برای قدرت‌های بزرگ
آذربایجان در حال تبدیل‌شدن به سکوی قدرت‌های بزرگ، پس از تکمیل تبدیل‌شدنش به سکوی قدرت‌های منطقه‌ای است. اگر باکو توانست با تبدیل‌شدن به سکوی آنکارا و تل‌آویو نقش‌آفرینی کند، مدتی است در پی تبدیل‌شدن به سکوی قدرت‌های بزرگ‌تر است. این مسئله را نه لزوماً از چالش‌های آذربایجان با ایران، بلکه از افزایش تقابلش با روسیه می‌توان دریافت. بر این ‌اساس اگر انگلیس و آمریکا، جولانی را چندسالی پیش از سقوط آموزش دادند و سپس به حکومت رساندند، حضور او در آذربایجان که تحت نفوذ شرکت نفتی بریتیش‌پترولیوم است، حکایت از جریان بازی در ظرف انگلیسی و آمریکایی دارد. در هفته‌های اخیر جولانی تروریست‌های خارجی عضو گروه خود را در مرزها با لبنان و عراق متمرکز کرده است. هدف، استفاده از این تروریست‌ها علیه دشمنان مشترک جولانی و غرب، یعنی محور مقاومت است تا ضمن ضربه به مقاومت، این تروریست‌های خطرناک نیز کشته و مجروح شوند. یکی از اهداف اساسی، تحرک در شمال و غرب عراق است تا بتوان به زیان شیعیان و کردها، اقلیم سنی در این کشور ایجاد کرد. این اقلیم منابع نفت و گاز شمال و غرب را در اختیار گرفته و از سوی دیگر این مناطق تحت زعامت جولانی قرار می‌گیرند تا با کنترل کامل شرق و غرب عراق، محیط اصلی داعش نیز تحت کنترل قرار گیرد. این اقلیم در قالب کشور عراق به‌عنوان اهرم فشاری بر بغداد و شیعیان عمل خواهد کرد. کمک آذربایجان به جولانی در قالب بازی آمریکا و انگلیس، ایجاد آشوب در قفقاز است تا بتوان در صورت امکان از درون این التهابات، کنترل جنوب ارمنستان را در اختیار گرفت.

۵- ائتلاف انرژی
به نظر می‌رسد تعدادی از دولت‌های کوچک منطقه با هدایت قدرت‌های بزرگ و نقش‌آفرینی ناگزیر قدرت‌های منطقه‌ای در حال ایجاد واقعیت جدیدی در ژئوپلیتیک منطقه هستند. همکاری آذربایجان، سوریه، اقلیم ادعایی سنی در عراق، رژیم صهیونی و دولت لبنان برای ایجاد ائتلافی از دولت‌های تولیدکننده و منتقل‌کننده انرژی به بازار اروپا، برای ضربه به روسیه، ایران و حتی کاهش نقش دولت‌های حاشیه جنوبی خلیج‌فارس، یکی از مهم‌ترین اهداف است. آذربایجان دارای منابعی در دریای خزر است که هم‌اکنون آن را صادر می‌کند؛ همین تک منبع باعث تأمین انرژی رژیم صهیونی و کاهش فشار تحریم‌های روسیه بر اروپا شده است. سوریه نیز علاوه بر منابع شرق این کشور، در ساحل به همراه ترکیه و بیشتر از آن، لبنان و رژیم صهیونی دارای منابع تازه کشف شده است. در خصوص شمال و غرب عراق علاوه بر میادین قدیمی، منابع استخراج نشده هم وجود دارند.

۶- انتقال تروریست‌ها به قفقاز و قره‌باغ
دولت آمریکا از جولانی درخواست کرده بود تا تروریست‌های خارجی یا همان بخش تندروتر را از خاک سوریه اخراج کند. راهکار جولانی اما به‌کارگیری آن‌ها علیه مقاومت بود. بااین‌حال در صورت به‌کارگیری علیه مقاومت، این اقدام یا شکست‌خورده یا فریز شده یا به موفقیت خواهد رسید و در صورت رخ‌دادن هریک از این سه وضعیت، تروریست‌های خارجی علی‌رغم تلفات باقی خواهند ماند. از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که اقدامات علیه مقاومت امکان‌پذیر نباشد یا برخی تروریست‌ها قادر به همکاری طی آن نباشند. براین‌اساس انتقال آن‌ها به آذربایجان برای دو هدف می‌تواند مدنظر باشد؛ نخست استفاده از آذربایجان به‌عنوان مرکز توزیع برای ارسال تروریست‌ها به محیط‌های مجاور در قفقاز و روسیه یا اسکان آن‌ها در قره‌باغ.
زمینه‌های این اسکان نیز وجود دارد. بسیاری از کسانی که بیشتر از ۳۰ سال قبل از قره‌باغ آواره شده‌اند دیگر به آن باز نمی‌گردند. از سوی دیگر علاوه بر شهرهای آذری، در این منطقه شهرهای ارمنی‌نشین تخلیه شده در جمهوری خودمختار ارتساخ نیز وجود دارند که سکنه‌ای ندارند. این احتمال می‌رود که بخشی از تروریست‌ها و خانواده‌هایشان در چنین مناطقی اسکان یابند.

۷- کمک اقتصادی علی‌اف به جولانی
ادامه حکومت جولانی و برقراری ثبات نسبی در آن از طریق بهبود اوضاع اقتصادی امکان‌پذیر است. گفته می‌شود دولت آذربایجان پیشنهادی برای ارائه گاز به سوریه ارائه کرده است.



منبع:همشهری آنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا