بستن تنگه هرمز چه تبعاتی برای جهان دارد؟
ایران در شرایطی که تنشها میان این کشور و اسرائیل بهشدت افزایش داشته و حملات نظامی گستردهای علیه زیرساختهای هستهای و موشکی آن توسط رژیم غاصب صورت گرفته است، موضوع بستن تنگه هرمز را بهعنوان یک گزینه دفاعی جدی مطرح کرده است. این تنگه که بهعنوان یکی از مهمترین گلوگاههای انتقال نفت در جهان شناخته میشود، نقش بسیار کلیدی در تجارت جهانی انرژی ایفا میکند و همواره بهعنوان اهرمی ژئوپلیتیکی برای ایران در مقابله با تهدیدات خارجی و حفظ حاکمیت منطقهای به شمار میرود.
تنگه هرمز کلید ثبات و امنیت منطقهای
ایران طی سالها توانمندیهای نظامی، تجهیزات و تاکتیکها ویژهای برای حفاظت از این تنگه حیاتی توسعه داده است که نشاندهنده حق ایران در دفاع از آبهای سرزمینی خود در برابر اقدامات خصمانه بهویژه پس از حملات اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵ است که منجر به کشته شدن دهها ایرانی و آسیب به زیرساختهای حیاتی این کشور شده است.
تجربه تاریخی نیز نشان میدهد که ایران در شرایط تهدیدات جدی توانسته است با استفاده از فشارهای دریایی موقعیت خود را حفظ کند. بنابراین بستن تنگه هرمز میتواند پاسخی متناسب به تجاوز اسرائیل به تأسیسات انرژی ایران باشد که خود نقض قوانین بینالمللی محسوب میشود. از سوی دیگر با توجه به اینکه روزانه حدود ۲۱ میلیون بشکه نفت از این تنگه عبور میکند، ایران از طریق کنترل این مسیر حیاتی، اهرم اقتصادی مشروعی در برابر تحریمهای یکجانبه و فشارهای اقتصادی غربیها در اختیار دارد و بستن تنگه هرمز میتواند بهعنوان ابزاری برای مقابله با کشورهایی بهکار گرفته شود که ایران را از نظر اقتصادی تحت فشار قرار دادهاند.
ایران و دیپلماسی قدرت در تنگه هرمز
ایران همواره از تشدید تنشها و بستن کامل تنگه هرمز اجتناب کرده و تاکنون واکنشهای حسابشدهای نشان داده است. این کشور ترجیح میدهد اقدامات خود را هدفمند نگه دارد و بستن کامل تنگه را بهعنوان آخرین راهکار در نظر میگیرد که تنها در صورت تشدید بیشتر تحریکات اسرائیل و آمریکا ممکن است اجرایی شود. از منظر حقوق بینالملل، ایران حق دفاع مشروع بر اساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد را دارد و اقدامات اسرائیل در حمله به خاک ایران میتواند توجیهی برای واکنشهای متقابل باشد. همچنین ایران تاکید دارد که هدفش حفظ ثبات منطقهای است و قصد ندارد امنیت کشورهای همسایه را به خطر بیندازد. افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی نیز نتیجه آسیبپذیری بازار در برابر اقدامات یکجانبه و نظامی است و نه سیاستهای ایران.
مطالعات اخیر مرکز استراتوس در سال ۲۰۲۵ نشان داده است که حتی اختلال نسبی در عبور نفتکشها میتواند اهداف استراتژیک ایران را بدون نیاز به بستن کامل تنگه محقق کند. لحن محتاطانه مقامات ایرانی و سابقه خودداری از تشدید تنشها نیز نشان میدهد که هرگونه اقدام در این زمینه موقتی و با هدف فشار برای رسیدن به راهحلهای دیپلماتیک خواهد بود نه شروع یک درگیری طولانیمدت.
استراتژی ایران در قبال تنگه هرمز، در واقع یک ابزار دفاعی و بازدارنده است که بر اساس قوانین بینالمللی و ضرورتهای بقا شکل گرفته و یک اقدام خصمانه و تحریکآمیز نیست. این رویکرد ایران نشاندهنده تلاش برای حفظ امنیت ملی و منطقهای در برابر فشارها و تهدیدات خارجی است و میتواند بهعنوان بخشی از دیپلماسی قدرت در عرصه بینالمللی تفسیر شود