انبارهای امن برای حفاظت از آثار تاریخی داریم؟ | ۱۰ هزار سال تجربه تاریخی حفاظت از بلایای طبیعی
به گزارش همشهریآنلاین، هنوز هم در خاطره جمعی ما زخم مسجد جامع خرمشهر یا مسجد جامع اصفهان باقی است. در پی حملات رژیم صهیونیستی نگرانیها درباره آسیبپذیری میراث فرهنگی و بناهای تاریخی افزایش یافت و صیانت از آنها به عنوان نهتنها وظیفه ملی، بلکه تعهدی بینالمللی مطرح شد. در روزهای جنگ تصاویری از شیوه حفاظت از آثار تاریخی در موزه ملی منتشر و در همان روزهای اول هم اعلام شد که برخی آثار به مخازن امن منتقل شد. سید احمد محیط طباطبایی، رئیس کمیته ملی ایکوم ایران و پژوهشگر میراث فرهنگی، با حضور در برنامه تلویزیون اینترنتی همشهری، ضرورت و شیوه نگهداری از آثار ارزشمند موزهها در دوران بحران و اتفاقات خوب این حوزه را بررسی کرد.
حفاظت از میراث بشری
با گذشت چند روز از پایان حمله رژیم صهیونیستی به ایران، تصاویری از شیوه نگهداری آثار ارزشمند موزهای منتشر شد. سید احمد محیط طباطبایی، رئیس کمیته ملی ایکوم ایران و پژوهشگر میراث فرهنگی درباره اهمیت جهانی حفاظت از آثار تاریخی و میراثی و قانونهای بینالمللی میگوید: «حفاظت از میراث فرهنگی نه فقط یک وظیفه ملی، بلکه بخشی از میراث بشری هر کشور است. وقایعی که در طی جنگهای جهانی اول و دوم در جهان اتفاق افتاد منجر به این شد که وقتی سازمانهایی برای حفظ صلح به وجود آورد مثل سازمان ملل، بخشهای مختلفی در رابطه با فرهنگ هم شکل گرفت. اعتقاد بر این بود که مردم در صورت ایجاد آگاهی و دانش به صلح میرسند و برای همین یونسکو شکل گرفت و به دنبال آن برای حفظ مجموعههای فرهنگی تاریخی و موزهها، ایکوم به وجود آمد. بناهای تاریخی ایکوموس و سازمانهای مختلفی که در این رابطه شکل گرفتند. از ابتدا قوانین بین المللی و کنوانسیونهای شکل گرفت که تقریباً ایران هم اکثر آنها را امضا کردهاست. اولین کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه است که در واقع آموزش و آگاهی بخشی به نیروهای مسلح به نظامی در زمان صلح توسط نهادهای مربوط به میراث فرهنگی که بتواند یک آمادگی را در زمان جنگ به وجود بیاورد. در ایران هم برگزاری آموزشها و تبادلات مختلف با نهادهای نظامی را انجام میدادند. این کنوانسیون لازم است دوباره تجدید حیات پیدا کند. کنوانسیون ۱۹۷۰ و ۱۹۷۲ در رابطه با میراث طبیعی میراث فرهنگی و همینطور قطعنامههای سازمان ملل در ۲۰۱۷ مطرح شد.»
محیططباطبایی با تاکید بر اینکه تخریب میراث فرهنگی و میراث بشری مثل جنایت علیه بشر و مثل نسل کشی است، ادامه میدهد: «نمونه این اتفاق را در افغانستان شاهدیم. مجسمه بامیان توسط طالبان که از بین رفت. بعد از آن میراث فرهنگی، اهمیت حقوقی خیلی بیشتری پیدا کرد.»

مخازن امن موزهها اندک است
محیط طباطبایی ادامه صحبتش را در حفاظت از میراث فرهنگی در کشور پی میگیرد و میافزاید: «در کشور ما سازمان میراث فرهنگی، پژوهشکده حفاظت و مرمت یا گروه حفاظت قبلی بر اساس دستورالعملهای ایکوم، در دورههای مختلف فعالیت میکند. اما یکی از موارد مهم که باید به آن پرداخته شود، داشتن مخازن امن است که از ضرورت داشتن آن از سال ۱۳۸۴ به بعد متوقف شد. مخازن فعلی، مخازن موقت و عادی موزهها هستند. در ۶ نقطه در کشور مخازن استاندارد و امن داریم، مثل موزه بزرگ خراسان یا موزه کاخ گلستان که باید بیشتر بشود.» شرایط حراست از آثار موزهای در بحران در همه موزهها بر یک سبک و سیاق نیست. محیط طباطبایی میگوید: «این تفاوتها سبب میشود که در شرایط عادی تدابیری شود. در جنگ ۱۲ روزه ما فقط بحث نجاتبخشی آثار را داشتیم. عکسهای جنگ تحمیلی ایران و عراق نشان میدهد که با چه وضعیتی انتقال اشیا انجام شد ولی باز هم کار با ارزشی بود و اشیا برای زمانه ما باقی ماند. حالا انبار، مخزن امن، مانور و استاندارد میخواهیم.»
صندوق امانات بانک به کمک آمد
در این باره هم فقط بحث موزهها و بخش انباری که در بخش میراث فرهنگی یا بخش عمومی نیست بلکه مردمی که صاحب اموال هستند، در زمان جنگ اموال خود را کجا ببرند. محیططباطبایی در این باره میگوید: «افرادی که کتاب خطی دارند یا کلکسیونرها هم باید این اموال را به مخازن معین، آماده و وسیع ببرند. در بحران شناسایی فضاهایی که در شهر امن باشد هم مهم است. به عنوان مثال هیچ کدام از ۷۰ موزه شهرداری تهران انبار امن ندارد. شهرداری هم باید در مناطق مهم تاریخی مثل مناطق یک، ۱۱، ۱۲ و ۲۰ مخزن امن تدارک ببیند، آن هم نه فقط برای موزه، بلکه برای همه مردمی که صاحب اثر هستند.»
تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داد که برخی از مردم صندوق امانات بانکها را برای نگهداری از این اموال میراثی و تاریخی انتخاب کردند. محیط طباطبایی در این باره میگوید: «صندوق امانات بانک برای افرادی که مهر، سکه یا اموال ریز و کوچکی دارند، پاسخگو است. به عنوان مثال کلکسیونر موسیقی که ۸۰۰ ساز تاریخی دارد، این صندوق پاسخگو نیست.»
اولویت نجات آثار تاریخی
محیط طباطبایی درباره وضعیت موزههای کشور در طول جنگ ۱۲ روزه میگوید: «موزههای ما با بحرانی که پیش آمد، فوق العاده خوب عمل کردند. استاندارد و نجات دو مقوله جدا نسبت به یک موضوع هستند. در شرایطی که در سپیده دم بمباران شروع شد، کارکنان کاخ گلستان تا ساعت ۱۰ اشیای دو کاخ را به انبار منتقل کردهبودند. در موزه ملی با آن حجم آثار بلافاصله اولویتبندی میشود و با همراهی نیروهای داوطلب، انتقال اشیا صورت میگیرد.»
اولویت انتقال آثار موزهای به انبار در زمان جنگ چطور تعیین میشود؟ محیط طباطبایی در پاسخ به این پرسش میگوید: «نخست اشیای زرین، بعد اشیای سیمین و اشیای پیش از اسلام در اولویت است و بعد دیگر اشیای موزه در مدت ۴۸ ساعت به مخزن امن منتقل میشود.» در این میان تکلیف اشیای بزرگ، مجسمهها و نقش برجستهها چی میشود؟
محیط طباطبایی پاسخ میدهد: «در موزه ایران باستان نمونه این اشیا را داریم. در این موارد بلافاصله کیسه شن و فوم برای پوشش این آثار تهیه میشود. برای مجسمهها داربست و فضاهای امن درست شد. بماند که در شهر مجسمههای با ارزشی مثل مجسمه میدان فردوسی و مجسمه میدان حر داریم که حفاظت از آن بر عهده شهرداری است. پس از جنگ ۱۲ روزه موزه ملی ایران کارهایی مثل لمینت کردن شیشهها را که در زمان لرزش از دست نرود، انجام داد. نیروهای کاخ گلستان فوق العاده عمل کردند. تمام کتابهای خطی، نه تنها به انبار رفت بلکه در گاوصندوق نگهداری شد. از اداره آتشنشانی کمک گرفته شد و کپسولهای آتشنشانی موزه تجهیز شد و همه این موارد در ۲۴ ساعت نخست جنگ ۱۲ روزه انجام شد. مثلا لوسترهای کاخ گلستان را نمیشد در اولویت جابه جا کرد. جابهجایی یک لوستر کاخ گلستان ۶ ساعت زمان میبرد. ولی بیش از ۸۰ درصد آثار موزهها و کاخها به انبار رفت.»
آیا اتفاقی که برای جابهجایی آثار ارزشمند موزهها به انبار افتاد، استاندارد است؟ محیط طباطبایی می گوید: «برای رسیدن به ایدهآل باید مسیر را طی کرد. اول اینکه کنوانسیون معلق مانده. دوم اینکه انبارهای امن باید درست شوند و این فقط کار میراث نیست. آموزشها از سر گرفته شود. پژوهشگاه میراث فرهنگی با همکاری ایکوم ۲ کتاب درباره دستورالعمل حفاظت از آثار در جنگ و بحران منتشر کردند که به سرعت در روز اول جنگ در صفحه مجازی پیج ایکوم منتشر شد. دستورالعمل نجات بخشی بود.»
از سپر آبی تا لیست قرمز
نهادهای غیر دولتی مثل ایکوموس، ایکوم و یونسکو در جنگ ۱۲ روزه چه کردند؟ محیط طباطبایی میگوید: «ما با این مراکز جهانی نامهنگاری انجام دادیم که باید حفاظت بناهای تاریخی و میراثی و موزهها مورد توجه باشد و به رژیم صهیونیستی اعلام شود که این مناطق امن و حریم ما هستند. این به ما یادآوری کرد که در فضای تاریخی نباید مراکز انتظامی و نظامی قرار داشته باشد. مثلا پلیس دیپلماتیک بین پارک نیاوران و کاخ نیاوران است. پس این جنگ برای ما یادآوری هم داشت. از یادآوری مخزن، تا تفکیک مراکز تاریخی و نظامی. میراث فرهنگی متعلق به همه ما و ارثی برای آیندگان است.»
محیط طباطبایی درباره اقداماتی که ایران برای حفاظت از آثار تاریخی در گستره جهانی انجام داده، میگوید: «در شورای بینالمللی موزهها در سال ۲۰۱۶ به پیشنهاد ایران، مصوبه سپر آبی به وجود آمد. در این مصوبه موزهها با اعلام مختصات جغرافیایی خود، زیر سپر آبی قرار میگیرد تا در زمان جنگ به آن حمله نشود.» او درباره فهرست قرمز نیز میگوید: «لیست قرمز از سوی ایکوم برای کشورهایی مثل افغانستان، عراق، کامبوج و … که درگیر جنگ بودند، منتشر شد که در دنیا این آثار غارت یا خرید و فروش نشود.»
حفاظت از محوطههای تاریخی
شرایط جنگ و بحران ممکن است دامنه محوطهها و سایتهای تاریخی را بگیرد. برای حفاظت از آن چه باید کرد؟ این در حالی است که ایران آثار ثبت جهانی شده مثل میدان نقش جهان و دره تاریخی خرمآباد را دارد. محیط طباطبایی میگوید: «موارد نظامی و انتظامی از این بناها باید دور باشد. در مرحله بعد باید نوع آسیب شناسایی شود. گاهی آسیب، موج انفجار است نه موشک و راکت. در این موارد باید استانداردسازی بناها انجام شود. گازکشی در بناهای تاریخی مثل بازارهای تاریخی مثل بمب ساعتی است. موزهها و بناهای تاریخی میتوانند به عنوان پیشگام از انرژی خورشیدی یا انرژی پاک بهرهمند شوند.»
دستاوردهای حفاظت از آثار پس از جنگ
محیط طباطبایی تاکید میکند: «در نتیجه تلاش برای حفاظت از آثار موزهای در جنگ ۱۲ روزه، ایجاد مخازن امن در دستور وزارت میراث فرهنگی قرار گرفتهاست. دستورالعملهای حفاظت در حال به روز رسانی است.» دوستداران آثار تاریخی و میراث فرهنگی کشور در زمان جنگ ۱۲ روزه، مشتاق همکاری و فعالیت بودند تا مسئولیت اجتماعی خودشان را به انجام برسانند. محیط طباطبایی درباره شیوه همکاری علاقهمندان به میراث میگوید: «انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی، نیروی مدنی کمک کننده است. لازم است این انجمنها دوباره احیا شود.»
با تعطیل شدن موزهها به دنبال جنگ ۱۲ روزه، مسئولیت اجتماعی موزهها تعطیل نشدهاست. او میگوید: «موزهها با تجربه روزهای کرونا، نمایشگاههای مجازی دایر کنند. به عنوان نمونه، در روزهای جنگ اوکراین یک نمایشگاه از اتفاقات جنگ به شکل مجازی برپا شد و همین سندی شد که در ایکوم بینالملل کشور روسیه به عنوان متخاصم از ایکوم کنار گذاشته شد یعنی با این نمایشگاه مجازی موزه اوکراین، اطلاعات در دادرسیها به کمک آمد.»
حافظه تاریخی، چراغ راه آینده
علاوه بر جنگ، بحرانهای طبیعی مثل زلزله، سیل، تغییرات اقلیمی، خشکسالی و … به ما یادآوری میکند که در مکث بین دو رویداد چه باید کرد؟ محیط طباطبایی میگوید: «با ایکوم جهانی کارگاه آموزشی برای بلایای طبیعی سیل و زلزله را برگزار کردیم. از سوی دیگر مثلا در موزه ایران باستان که ساختمانی قدیمی دارد، اما میتواند ویترین ضدزلزله داشته باشد. به شهرسازی و ساختمانسازی دقت کنیم. روی مسیل نباید پوشانده شود که اگر سیل آمد، داخل مسیل بریزد. به قسمتهایی که روی گسل زلزله است، پرداخته نشود. تجربه تاریخی ما از بلایای طبیعی حافظه تاریخی حافظه ۱۰ هزار ساله تجربه زیست در این سرزمین است.»